باید تحمل کنی
و از دفعات دیگه اگه میتونی یه نفر بیاد خونه ی خودتون پیشتون بمونه یا اگه راه نزدیگه فقط برای خواب برو خونه ی مادرت
و به مادرت بگو وقتی نیستی احساس تنهایی میکنم این یک هفته جایی نرو
و اینکه اگه خونه ی پدرت میری وقتی عمه هست چاره ای نداری با این اوضاع،باید صبر پیشه کنی و اصلادر دعوای بچه ها دخالت نکنی(البته تا زمانی کن نزدن همدیگه رو)وگرنه هر روز جنجال و بی احترامی میشه
بگن مهم نیست اصلا به بابات بگو
مامانم نمیتونه بیاد پیشم بمونه چون تا پاشو از خونه میزاره بیرون اینا غر میزنن
بچه اش کوچیکه خودش بچه های منو دعوا میکنه پسر کوچیکم که یه سالشه اونو میبینه محکم میچسبه بهم انقد سرش داد زده بچه ترسیده
امروز بهش گفتم بچه یه ساله رو که یه جا نمیمونه چیکارش کنم چرا نفرین میکنی گفت مادر باید نزاره بچش شلوغ کنه
فردا داری میری بگو چطور تو میای خونه ما سرخر نیستی من اومدم سرخرم
ببین من از اون نینی سایتی ها نیستم که اول بگم طلاق
ولی به خدا اینا شرف ندارن من بودم طلاق میگرفتم
اگهوهمینی که میگی باشه
من شوهرم تنها میرفت خونه مادرشوهرم نا راحت میشدن من حتما باید میرفتم شوهرم اونجا شام نمیخورد یا مادرشوهرم شام میفرستاد
من برام اصلا قابل پذیرش و باور نیست که هیچ کلی حرصم گرفت آخر شبی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
