همه ی مراحل زندگیم با دردسر بوده، هر کاری کردم یه گره تو زندگیم افتاده نفسمو بریده.دیگه واقعا نمیدونم چی کار کنم.خواستم ازدواج کنم کلی دردسر کشیدم، آخرشم به جدایی رسید.حتی سر همون جداییشم کلی بدبختی کشیدم.اومدم استخدام بشم کلی گره به کارم افتاده همه اذیتم میکنن، نگاه به زندگی بقیه میکنم اصلا تعجب میکنم.نه اینکه حسادت کنم فقط به این فکر میکنم چطوری چیزایی که برای من شده بزرگترین حسرت و انقدر بابتشون دردسر میکشم انقدر برای بقیه ساده به دست میاد.عین اب خوردن کاراشون درست میشه ولی برای من گره رو گره میفته.خواهش میکنم کسی اگر راه حلی سراغ داره بهم بگه.آخه چرا زندگی من اینطوریه؟دلیلش چیه؟چی کار کنم درست بشه؟خسته شدم بخدا