اقا گوشی برمیدارم ازم میگیره چایی برمیداره ازم میخاد بگیر غذا بخورم همینجور هرچی تو دستم باشه میگ بده پدر گوشیو کنترلو ک دراورده اصلا با اسباب بازیاش بازی نمیکنه همش من با اسباب بازیاش ور میرم بهشون علاقه مند بشه از دستم میگیره پرت میکنه کلا میگه هیچی دستت نباشه با تلفن صحبت کنم تا وقتی قطع کنم گریه میکنه ک بده تلفنو من بازی کنم باهاش همین الان چاقو دستم بود میگه بوه بمن چیکار کنم اینجوری همش داره گریه میکنه منم خیلی عصبی شدم از کاراش