ی بار ک حدودا ده سالم بود هی صدای دمپایی میومد میرفتم نگا میکردم تو حیاط نبود کسی چند بار همینطوری گذشت تا اینکه انباری ی پنجره بزرگ داشت از اونجا رفتم بیرون از کنار تراکتور دیدم ی چیز سیاه مثل اندام انسان فقط کلا سیاه تاریک بود رد میشد هنوزم نفهمیدم چی بود