پسر ناپدریم عمل کرده حالا آقا نمیزارن همراه بیاد خانوم هم فقط منو مامانم هستیم منو گذاشتن پیشش همراهش باشم ، عمل کرده بود بیهوشش کرده بودن یکساعت بعد بیهوشی من ببهش آبمیوه دادم خودش گفت بهم بده بخورم بعد دادم خرد حالا میگه حالم بده برو به پرستار بگو حالت تهوع دارم رفتم گفتم میگه حالت تهوع بعد بیهوشی طبیعیه گفت حتما سریع بهش چیزی دادی بخوره گفتم آره گفت خب همین دیگه بهش ابمیوه دادی حالت تهوع گرفته ..
بعد الان باز میگه برو به پرستار بگو ظرف بهم بده بالا بیارم گفتم بیا تو این پلاستیک بالا بیار
نمیشه ک هر ثانیه پرستار صدا کنم 😌