من چندساله ازدواج کردم بعد اوایل ازدواج همسرم با پسرعمم دعوای بدی کردن و تاکلی وقت خانواده ها درگیر بودن پسرعمم برادرشوهر خواهرمم هست و کلا خانواده من یجورایی طرف اونو گرفتن حالا چند سال گذشته هنوز که هنوزه نسبت به خانواده من گارد داره
ادامه پست بعد ...
بنده خدا شوهرت حق داره دیگه
اگ شوهرت دسش ب دهنش میرسه و مزاحم زندگیته و مستقلی بله
من تو این چندسال حتی یبار با خانوادش مشکل نداشتم همیشه احترام گذاشتم و مثل دخترشون رفتار کردم ولی داره حس حماقت بهم دست میده اون زیاد خونه ما نمیاد یا مثلا با خواهراش برم جایی خوشحاله با خواهرم بخام برم زورش میاد
مهمونی و عروسیای اونا اوکیه مال ما چون عمم اینا هستن نمیاد اصلا
دعوای شوهرت با پسر عمت چه ربطی به قطع ارتباط شما با خانواده شوهرت داره من متوجه نشدم؟
اگه حرفی روپیش کشیدن باهاشون سرسنگین باش تابفهمن ناراحت میشی ولی اصلاقطع رابطه نکن
تو فقط به همسرت بگو که من دیگه با خانوادت قطع رابطه میکنم و هیچ دعوتیم نمیام مثل خودت ولی با یواشکی با خانواده همسرت در رابطه بمون و بیماری و بچه رو بهونه کن تا رابطت با اونا خراب نشه فقط همیرتو تهدید کن و بترسون تا از اخلاقشو درست کنه
میخوای نری نگو با سیاست رفتار کن و هربار با هر بهونه نرو چون خدایی آدم زورش میگیره شوهر بی حساب و بی محلی به خانواده آدم بکنه خود آدم احترام قایل باشه واسه خانواده شوهر قطع رابطه نکن رفت و آمد کم کن و باهاشون صمیمی نشو
همسرتان نسبت به خانواده شما گارد داره چون به قول خودتان طرف پسرعمتان را گرفتند،میتوانستند خانوادتان بی طرف باشند و اگر طرفداری از هیچکس نمیکردند شاید این کدورت این همه طول نمیکشید و زودتر خاتمه می یافت.
ببخشید اسی جان اما اگر خانواده همسرت احترامت را دارند و آزاری ندارند و فقط میخوای تلافی کنی،داری با زندگی خودت بازی میکنی و دید شوهرت امکان داره به خودت هم عوض شه و فکر کنه اینجا هم خانوادت دارن بهت خط میدن و زندگی خودت به خطر می افته و آرامشت از بین میره و خیلی ببخشید این نوع رفتارها و تلافی کردن ها یک کار بچگانه و به دور از عقل هست
