دم غروب شدیدا دلم گرفته بود بعد ی دل سیر گریه کردن رفتم تو یوتیوب استند آپ ببینمداشتم میخندیدم که سرمو بلند کردم که ی گربه اومده بود تو اتاق .داداشم در پشت بومو نبسته بود .ی دوستا جیغ زدم فرار کرد گربه بدبخت آنقدر ترسید .پنجرهم باز بود نگا کردم دیدم دوستا همسایع ریخته بودن بیرون .بچها من اینقدر خونسردم که اصلا معروفم به اینکه دنیارو آب ببره منو بی خیالی میبره دستام ی جوری میلرزید و بدنم .💔💔 من خنگ همیشه در اتاقو میبستم .مامانم اینقد دعوام کرد.گربه خیلی خوشگل بود 💔💔 کیا می ترسن ؟فوبیاتون چیه ؟من کلا فقط از مورچه و مگس نمی ترسم و سوسک بدون بال😁
من فوبیای دریا دارم
همش فک میکنم یه موجودی ته آبه
من از حیوونایی که پر دارن و نرمن فوبیای شدید دارم
مثل گنجشک و کبوتر و اینا
در حدی که ببینم سکته میکنم
ببین بیچاره شدی منم یه بار مشابه این اتفاق برام افتاد الان از صدمتری گربه ببینم حالم بد میشه راهم و کج میکنم
من فوبیا زیاد ندارم
یکی دارم اینه که تو یجای تنگ قرار بگیرم و راه خروج نداشته باشم
منم فوبیا گربه دارم....یعنی از همه حیوان ها میترسما ولی نسبت به گربه یه جور دیگه حس خوبی اصلا بهش ندارم ....
تو خیابون ببینم میدوام وسط خیابون ....در این حد که دیگه عکس العملم دست خودم نیس
منم از اینا می ترسم آبجی اینام خونه مجردیشون از این یخچال کوچیکاش داشت دوتا مرغ عشق داشتن قفسو بالا گذاشته بودن منم موهام فره از حموم برگشته بودم بعد خشک شدن پف کرده بودرفتم در یخچالو باز کنم همچین ترسیدن بال بال می زدن .بهم برخورد 😂😂
مثلا میریم باغ بابابزرگ‌شوهرم با فامیلا من دیگه عزا میگیرم همش استرس دارم وای گربه میاد همش باید آویزون شوهرم باشم....از ترس نه تنها بیرون میرم نه پارک میرم...
مامانم انقدر دعوام میکنه ،همش میگه فردا روز میخوای مادر بشی بچه دار شدی تو خیابون بچه رو پرت کنی فرار کنی😂😂
یه بار یه گربه اومده بود جلو در واحدمون طبقه دوم بودیم اون موقع نشسته دقیق جلو‌در،، من صبح در باز کردم برم مدرسه ، دیدم جلو پام نشسته ، در روبستم گفتم من دیگه مدرسه نمیرم 😂😂😂😂
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
