باهم خیلی سرسنگینیم چن روزه امروزبهش پیام دادم منونمیخایی بگونمیخام چرااینطوری رفتارمیکنی اونم یه کلمه برداش گف نمیخام منم گفتم باش فهمیدم منوپسرمونمیخایی اونم گف تمام الانم قهریم چن روزه سراینکه پلاک وزنجیراسم بابامونداذم بفروشه ماشین بخره قهره ماشین هم خداییش برامون خیلی واجب بودتااززیرمنت خونواده شوهرم دربیاییم ولی لج کردم وندادم!