2777
2789

قطعا جدا میشم بی برو برگشت

اگه ازم بپرسن مهم ترین چیزی که زندگی بهت یاد داده چیه میگم هرجای زندگی حالت با کسی و چیزی خوب نبود ترکش کن. مهم نیس تا کجا پیش رفتی. مهم نیس چقد زمان گذشته. میگم هیچ وقت برای ترک مسیر و آدم اشتباه دیر نیست. میگم هیچی توی زندگی مهم تر از این نیست که حالت خوب باشه. هیچ چیزی و هیچ کسی ارزش آزار دیدن رو ندارهمیگم اولویت زندگیت حال خوبت باشه. چون یه جایی وقتی به گذشته نگاه می کنی می بینی سر آدما و اتفاقاتی اذیت شدی که حالا هیچ جایی تو زندگیت ندارن..

جدا میشم

وقتی با من حرف میزنی رفتار ارزونتو بزار توی جیبت:)                                              هیتلرم خوبه ها، اما من عاشق با پنیه سربریدنای چرچیلم                                                                                                                           https://t.me/Hich_zh

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم امشب ازدرد خیانت دارم میمیرم حالم بده واقعا نمیدونم چ تصمیمی باید بگیرم

عشق یعنےیه همراه خوبعشق یعنےداشتن دوستان خوبدوستان خوب یعنےنعمت خداخدایا شکر براےنعمتهای زیبات

جدا میشم آدم های خیانت کار اکثرا اصلاح نمی شن 

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨

آهای اونایی که میگید جدا میشم

درست میگید ولی خیلی سخته

دوست عزیزم ممنون میشم تو تاپیک های غمگین من پست نذارید چون جوابی ندارم که بدم شرمنده♥ امیدوارم همیشه شاد باشید🌹

منم خواستم برم دادخواست ،،، قبلش خانوادشو درجریان گذاشتم

اونم ب دستو پام افتاده ک منو ببخش

بهم فرصت بده و اینا

بعد ۸ سال دوستی بهش رسیدم

۶ ساله ازدواج کردیم ی پسردارم و ی توراهی

منم خواستم برم دادخواست ،،، قبلش خانوادشو درجریان گذاشتم اونم ب دستو پام افتاده ک منو ببخش بهم فرص ...

 ببین شاید ببخشی ولی هیچوقت فراموش نمیکنی همیشه این درد تو دلت میمونه 

خاله من ۲۰ سال گذشته ولی هروقت یادش میفته چشماش پر اشک میشه

اعتقاداتت رو برای خودت نگه دار و انسانیتت رو به تمام دنیا نشون بده 🩷🌙
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792