بچه ها منو شوهرم مشکلی نداریم اما باردار نشدم حالا به پدرشوهرم گفتم میخوایم بریم دکتر و ازمایشامونم نشونش دادم چون هیییییی میپرسید چرا بچه نمیارین
بهش اعتماد داشته و دارم
اونم حرفاشو بمن و شوهرم میزنه فقط
حالا امشب جلو جاریم گفت پس کی میخواین برین دکتر
خانمت گفته نوبت گرفتم
هر چی شوهرم خودشو زد به اون راه تموم نکرد
حالا زنگش زدم اومدیم خونه میگم براچی جلو جاری اینو گفتی میگه حواسم نبوده و اون نمیره به کسی بگه
الان دارم زار زار گریه میکنم چکار کنم بچه ها