من قبلا گوشت گوسفند و مرغ میخوردم ولی از دوسال پیش که کرونا گرفتم، دیگه از مرغ بدم اومد. حالا چند وقته که گوشت گوسفند هم نمیتونم بخورم😭 بوش حالمو بهم میزنه اصلا وقتی میخورم دلم بد میشه. نمیدونم چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!
قبلا ميوه مورد علاقم كيوي بود چند ساله بشدت بدم مياد يعني بوشو هم نميتونم تحمل كنم
اي اميد نااميدا حسييييين😢. تو رژيمم🥰وزن فعلي ٧٣/٤😫هدف اوليه٧٠😣هدف دوم٦٧🙁هدف سوم٦٤😕هدف چهارم ٦١🙂هدف پنجم٥٨☺️هدف ششم٥٥😊انشاالله تا ابان ماه بهش ميرسمممممم🥰🥰🥰😍
بله اصلا نمی تونم لب به گوشت بزنم در صورتی که قبلا دوست داشتم
یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨