خسته شدم از اینکه باید خودمو دور صد تا پارچه بپیچم مبادا کسی با نگاه کثیفش قورتم بده
فلان جا نرم، فلان ساعت خونه باشم
مردم چی میگن! خوبیت نداره جلو مردم! مردم چه فکری میکنن!
با اینکه دلم تکیه گاه میخواد ولی این حسو درون خودم بکشم چون همه دنبال تنم هستنو مثه سگ دروغ میگن و فقط دنبال سوء استفاده هستن
هر ماه شبا با استرس و حال داغون بخوابمو تا صبح کابوس ببینم که مبادا نم پس بده و زندگیم نجس شه، صبحشم با درد بلند شمو از سر تا پامو آب بکشم
ده روز از خونه جم نخورم و هیچ کاری نکنم مبادا برم بیرونو به لباسم پس بده
کاپ قاعدگی ممنوعه چون دخترم و خطرناکه! مبادا یه چیزی بشه شوهر آیندم اسباب بازیش مشکلی داشته باشه فک کنه دست خورده اس!!