همه بگین
ترس پسرا از ازدواج دلبستن به یه دختر نیست دلبریدن از بقیه دختراست
اگه مسافرت خانوادگی خوب بود پسر حضرت نوح باهاش می رفت
یه بار رفتم در یه مغازه ویترین نداشت گفتم اقا میشه اون لباس رو برام بیارید گفت کدوم گفتم اون که پشت ویترینه
ی بار رفتم بادمجون بخرم دوتا برداشتم بعد گذاشتم گفتم نه اقا اینا خیلی تخمی ان-__-
برگااااام🤣🤣
یبار با خواهرشوهرم تلفنی صحبت میکردم خواستم بگم مهرسانو از طرف من ببوس(دخترش)گفتم مهرانو از طرف من ببوس(شوهرش)😑😑😑
یبار دوستم میخواست ب مامانش زنگ بزنه با گوشیم زنگ زد بعد نفهمیدیم برداشتن و هی داشتیم بهم فوش میدادیم و شوخی میکردیم🤣🤣🤣رسما آبرومون رفت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
