من مامان بابام ابیجم باهم داخل تصادف از دست دادم😓یه چهار ماهی فکر کنم میشه 💔خیلی وابسته
قبرستون شدم دائم میرم اونجا اونجا فقط اروم یشم اما عموم میگه بسه دیوونه میشی مرده نگهبان اون قبرستونن میگه دیوونه میشی خیلی بیای😞اما خب نمیتونم نرم تمام زندگی من اونجان خسته شدم از خودم از کارام اما چه کنم دیگه راهی ندارم میرم اونجا دلم وا میشه باهاشون حرف میزنم اما همه میگن ته تهش هفته ای یه بار برو ولی من شده هر روز میرم😓😓