امروز رفته بودم کلاس از صبح تا ظهر از استرس شب فقط ۳ ساعت خوابیدم کلاسمونم ورک شاپ بود من از اظطراب نمیتونستم یاد بگیرم و کار هایی که مربی میگه انجام بدم تپش قلب داشتم هول شده بودم تمرکز نداشتم دلم میخواست با گریه بدوبدو از اونجا فرار کنم همه یاد میگرفتن ولی من کمک مربی همش پیشم بود نصف بیشتر کارارو اون کرد از دستمم کلافه شده بود من شده بودم عین خنگا...حالم از خودم بهم میخوره تصمیم گرفتم قرصایی که دکتر داده بگیرم و مصرف کنم قبلش از عوارض قرص های ضد استرس ترسیدم و نخوردم ولی الان دور از چشم پدرو مادرم رفتم پیش روانپزشک دور از چشمشونم میخوام قرصامو شروع کنم فکر کن تو سن ۲۰ سالگی چنین قرصایی باید بخورم ...روانشناسم فایده نداشت
ببخشید طولانی شد هیچکسو نداشتم درددل کنم مجبور شدم اینجا بنویسم
