دختر ندیده بود به عمرش 😂😂 یهو دوستمو دید جلسه اول از خاستگاری برگشتیم چشمهاش برق میزد میگفت همینو میخوام
خیلی هم سر مهریه اذیتمون کرد
چون انحصار وراثتی بود خونمون و به اصرار میگفت فقط واسه منه و خواهر (که من باشم ) نباید سهم بخواد
۳ دونگ کل ساختمان رو میخواست بزنه به اسم زنش