به شوهرم میخوام بگم طلاق میخوام از یه طرف خودم غریبم تو این شهر خانوادم جای دیگن از طرفی ترس همه وجودمو گرفته که هیچکس پیدا نمیشه که خوب باشه شوهرم که این در اومد بقیه چی هستن و این حرفا از طرفی شوهرمن خیلی تیزه فهمیده من بریدم و دیگه بقولی به جوش اومدم خودشو زده به اون راه و محبت میکنه هراز گاهی میبینم که کنترلشو از دست میده و میخواد باهام دعوا کنه اما با سیاست سریع جمعش میکنه کاملا متوجه این حرکتش هستم و موندم چکارکنم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
همین که گورخیده و حواسش هست خوبه که ،جای امیدواری داره، ولی خوب نمیدونم علت جداییتون چیه ،شاید به ح ...
نه خواهر ساده من
من اگه الان جدا بشم مادرش ازش دلسرد میشه و براش خونه نمیخره اون فقط میخواد مارو یه خانواده خوشبخت نشون بده تا به اهدافش برسه بعدم که رسید باز بازیهاشو شروع میکنه پارسال هم هزارتا قربون صدقم شد منم خریت کردم پابه پاش رفتم جلو گفت ماشین میخرم میزنم به نامت هزارتا وعده داد صبح ها زود بیدارمیشدم تا شوهرمو راهی کنم بره به کاراش برسه شبا دوساعت تمام ماساژش میدادم مبادا خستگی ناامیدش کنه از لحاظ رابطه حسابی بهش میرسیدم ولی آخرش ماشینو زد به نام دخترش الان یکساله حتی نگفته دستت درد نکنه میگه زحمات خودم بود حتی امشب میگفت من زحمت کشیدم ماشین اومد فهمیدم که اگه بمونم فقط یه حمالم براش
اگر شکاکه هیچوقت درست نمیشه پس الکی دلتو با این محبتای چند روزه اش صاف نکن.. یه مشاور خوب میشناسم ت ...
اره توروخدا بده خیلی دودلم که خدایی نکرده پشیمونی گریبانمو بگیره بخدا باور نمیکنی امروز رفتم سبزی بخرم تنها نرفتم با دخترش رفتم سبزی فروشه پسرش بود گفت بابام رفته میدون نیم ساعته میاد منم شوهرم زنگ زد کجایی (اینم بگم بیرون ک میرم باید اجازه بگیرم برم یا نه برگشتنی باید بگم برگشتم)گفتم دم سبزی فروشی منتظر مرده بعد که سبزی گرفتیم تو راه برگشت دیدم پاشده اومده دنبالمون خسته شدم از این بی اعتمادیش فکرمیکنه تو غذاش چیزی میریزم ما خانوادگی حتی اهل دعا و این چیزام نیستیم باشیم هم خانواده من اصلا اینجا نیستن خودشم انقد کنترلم میکنه ک میدونه نمیتونم برم پیش کسی دعا بکیرم