۲ سال از من بزرگتره ازدواج کرده ی دختر داره وضع مالیشون خیلی عادیه ولی چون خودش ندیده بود فک میکنه خیلی پولدارن کارشون بازارین ن مهندس ون شرکتی دارن دلم براش میسوزه حس میکنم ب ی روان پزشک نیاز داره با هم عروسش نمیسازه خانواده ی شوهرش همینطور با خونه عموم وخالم قهر با ما دوتا خواهراش قهر وهر چند مدت با مامانم قهر میکنه سر ی چیزای علکی وقتی منو میبین خونه اقام میاد از زندگیشون تعرف میکنه با کلی دورغ ک من میدونم دروغه چون شوهر من کارگر سادس هر وقت منو میبینه نمیدونم چش میشه فقط دوست داره پوز بده وباکلی دورغ ک من از زندگیش باخبرم ومیدونم چقدر خانواده ی شوهرش وخود شوهرش ازش بدشون میاد حتی یبار ب شوهرش خیانت کرد ومچشو گرفت چون من باعشقم ازدواج کردم وهیچی برام مهم نبود بجز رضایت خانوادم ورسیدن ب عشقم بهام قهر کرد وقتی عقد بودم هرچی شوهرم برام میگرفت جلو چشمم بغز میکرد ومیرفت حرسشو یا سر دخترش یا شوهرش خالی میکرد بنظرتون چرا این کارا میکنه
به تو و شوهرت؟
از منو شوهرم ینی چی؟
تا ته نخوندم اما تو حرفای خودتم کمی بوی حسادت و بدجنسی میاد
پز _ بغض درستن
ندومبع
چقدر غلط املایی
بغض🥴
فکر کنم تو هم داری حسودی میکنی. از صحبتهات اینطوری میشه برداشت کرد
بغض
حرص
خب خواهرته یکم مدارا کن باهاش
والا متن ت یه جور بود انگاری تو بهش حسادت میکنی !!! یه جور با کینه نوشته بودی و میخواستی هی به رخ بکشی
شاید خوشبختن
خودت که خیلی بیشتر شبیه حسودایی
کاملا مشخصه که شما اصلا گاردی نسبت به اون ندارید 😕کاملاااااا مشخصه کی حسوده
اون مشکل دار تو که خواهرشی چرا اینجور میگی
آدم میاد تو سایت شاخ درمیاره😒
پوز منظورت پز بود؟
واویلا چقدر درس خوندی؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
