سلام بچه ها ما همیشه خدا سر این موضوع تو خونمون بحث بوده کامل توضیح میدم شرایطو لطفا راهنماییم کنین
شوهر من شغلش آزاده درامدش خداروشکر بد نیست ولی خوب با توجه به شرایط بعضی اوقات کم میاریم من یه برادر شوهر دارم اون از ارث پدریش خونه و یه باغ داره ما خونه و زمین نداریم خوب این برادر شوهرم ولی درامد نداره هیچی یه بچه نق نقو هم داره از اونا که هر چی دید باید بخره غر میزنه همش گریه میکنه ۶ سالشه اینا قبلا که مثلا ما تو مرکز شهریم اونا شهرستان میومدن دو سه روز میموندن میرفتیم بیرون بچش هر چی میدید میخواست باباش نمیخرید منم از سر دلرحمی گاهی بعضی چیزا میخریدم تا رسید به سو استفاده مثلا برای بچش یه چیزی میخواست رک میگفت عمد فلانی براش بخر شوهر منم یه داداش کوچیک داره با ما زندگی میکنه بی اجازه میخرید مام به روی خودمون نمیاوردیم این زنشم پرو پرو میرفت مثلا یه میلیون میداد به یه پیرهن برای بچه در حالی که پول خودش بود عمرا اصلا نمیخرید ولی چون میدید پول مفته قشنگ به کیفش بود سو استفاده میکرد
بگزریم این حالات ادامه داره تا شوهر من یه کار کاسبی برای برادرش راه انداخت تا هم یه درامد اضافه برا ما بشه هم اون زمین از اون بود سرمایه کلی و سرمایه ساخت و سازش و دستگاهو اینا همش از شوهر من الان این دو ماهه داره کار میکنه یه قرون به ما پول نداده چجوری محترمانه بهش بفهمونیم که باید هزار تومن هزار تومن حساب کتابش سر جاش باشه یعنی اصلا به روی خودش نیاورده که بابا به توام باید پول بدم یا با چه طرفندی به جاریم بفهمونم که راضی نیستم بچش سو استفاده کنه یا هیچی نمیتونم بخرم برا بچش خوب ما ۴ تا جاری دیگه داریم اونا تا حالا یه جفت جورابم نخریدن ولی من چون قبلا خریدم وضیفه شده انگار