من ۵ ماه عقدم با شوهرم سر یه مسئله دعوامون شد آقا قهر کرد بهم گفت مهرت از دلم رفت سر اینکه من بهش گفتم سر زندگیمون وسایل سنگین من جابه جا نمیکنم توقع نداشته باشی آقا ناراحت شدن  من خیلی وابسته بهشم طاقت دوری ندارم لطفا راه پیش پام بزارین ک چیکار کنم زنگ بزنه من ظهر زنگ زدم بهش هیچ چیزی نگفت در حد دودقیقه بود اونم گفت کار داشتی زنگ زدی گفتم ن بعدشم خدافسی کردم چیکار کنم من پا پیش همیشه میزارم برا آشتی ولی الان وابستشم دارم دیوونه میشم اونم اینو میدونه ک من وابستم یه زنگ نزده😔