امروز ابجیم امتحان داشت ساعت دو بعد گوشیشو قائمکی برد مدرسه منم از اونور قرار بود بابام بره دنبال ک از مدرسه زنگ نزد خودش اومد خونه 12سالشه بعد من به مامانم گفتم این گوشی برده اگه گم میکرد چی اگه یکی ی بلایی سرش میاورد چی
بعدمامانم شروع کرد به قیافه گرفتن برامن انگار من چیکار کرد الانم خواب بود پاشدم ی لیوان چایی ریختم واسه خودم مامانم از خواب پاشده شروع مرده به تیکه انداختن به من ک اره این از دوستاش یاد نگرفته از تو یادگرفته تو اینجوریش کردی هرغلطی کنه از تو الگو میگیره منم فقط ی کلمع گفتم اه بهم گفت اه به اون قیافه نکبتت اه به نجاستت خوب باشه من زشتم اما ی مامان چجوری میتونه اینجوری کنه خودم 18سالمه الانم هنوز داره غر میزنه من چیکار کردم مگه!؟