بعد چند سال زندگی سمی امسال تونستم روی پای خودم بایستم و تمومش کنم شنیدم شنیدم شنیدم حرف مردم رو ولی رها کردم هرچیزی که شادی از من وبچم گرفته بود امیدوارم برای همیشه کنار بچم شاد وخوشحال باشم💛
من بودم و خلوت منو... ترانه های داریوش... تا زمستون ۹۲ که یکی اومد که نفس می کشید تو هوای داریوش💕 شدیم هم قدم، هم دل و هم صدای هم تو ترانه " شام مهتاب"🍁 باتو...باتو اگه باشم وحشت از مردن ندارم.لحظه هام پر میشه از تو وقت غم خوردن ندارم💑 کنار هم آرامش امروزمونو ساختیم، تو خوشی و ناخوشی کنار هم بودیم، حالا امروز هر دومون باور داریم که هزار برابر از روزای اول عاشق تریم... خدایا ازت ممنونم که هوای دل عاشقمونو داری🙏