دلم همش گرفته .قبل عید میگفتم میمیرم تا عید زنده نمیمونم .بعد .همش افسرده ام نه میتونم از ته دلم بخندم نه گریه ام میگیره. همش به فکرم مرگ و ترس از مرگ دارم به خاطر بچه هام .موقع غروب که میشه بدتر میشه حالم .کلیپای غمگین یا استرسی یا اصلا متن نمیتونم ببینم و بخونم حالم زود بد میشه زمستون بود برای بار اول .یه روز حالم بد شد یه جوری که از زانو به پایین پاهام بدجوری میلرزید و قدرت تکلمم کم شده بود و حس مرگ داشتم و فقط زار زدم به خدا التماس کردم منو به خاطر بچه هام ببخشه ..ولی نمیدونستم همه ی اینا به خاطره پانیک عصبیه یعنی دست و پاهام برای ۳ ماه اینا یخ بودتا عید که رفتم پیش خونوادم و حالم یکم بهتر شد. تا اینکه دوباره برگشتم دیدم بازم داره حالم بد میشه اومدم تو نی نی سایت راجع به پانیک خوندم فهمیدم همه ی اینا به خاطر پانیکه آهان راستی یه بارم احساس درد فک داشتم حس میکردم الان فکم قفل میشه انگار یه سنگینی تو فک بود .کع حواسمو پرت کردم حالم کم کم بهتر شد..ولی الان یه ۲۰ روزی میشه با گلاب و گل گاو زبان میخورم و اسپند دود میکنم . ولی هروز فکر مرگ و اینکه با دختر کوچولوم تو خونه تنها میمونم احساس ترس دارم. که خدایی نکرده حالم بد بشه دخترم چیکار میکنه تا باباش و داداشش از مدرسه بیاد .😔شبا هر شب هرشب با خودم میگم امشب دیگه آخرین شبه خیلی میترسم خیلی این ترس ولم نمیکنه یا اینکه همش فک میکنم ایست قلبی یا سکته مغزی میکنم اصلا یه مطلب میخونم راجع به یه بیماری فک میکنم منم اون بیماری رو دارم .چیکار کنم اینم بگم اول برا یه ۲۰ روز استرس و اعصاب خوردی داشتم هم زمان برای لاغری قرص میخوردم بعدش یه سقط داشتم ۳ روز بعدش امیکرون گرفتم از اون روزا تا حالا حالم خوب نشده..شمام حالاتتون اینجوریه ؟
بله من دقیق توهم
وسواس فکری داری
من روانپزشکم رفتم دارو میده اگه بهت میسازه حتمل برو به من نمیسازه هیچدارویی
نباید بزاری حالت بدتر شه،برا خودت برنامه داشته باش،تفریحیی که دوس داری و انجام بده پیاده روی عالیه، زیاد تو خونه تنها نمون،به خودت اطمینان بده از نظر جسمی مشکلی نداری و این حالات زودگذره،پانیک ممکنه. هرسری یه قسمتو اذیت کنه،با خودت تکرار کن من قوی ام و میتونم خودمو کنترل کنم، همیشه با خودت بگو بچه هام خدایی دارن که از من مهربانتره بهشون و خودش حواسش هس، با خودت تکرار کن برگی از درخت نمیفته اگه خدا نخواد،اگه بخوادم کسیدیگه جلودارش نیس،پس درمورد یه چیزایی باید تسلیم بود، تو موقعیت استرس نباش،فکر وو خیال نکن،بهترین درمان بی خیالی طی کردنه و توکل
من وسواس فکری شدید دارم همیشه تو فکر بیماری دارم هر چیزیو میرم ازنت علایم بیماریا فکر کن اللن ۳۶ سالمه از ۱۸ سالگی دارم
بیماریهای مختلفی
من میگرن دارم دو سالیع که چشمام یهو نیمه میبینه بعدم جرقه میزنه
همش میگم الان اونجوری میشم
یعنی روزی نبوده که صبح بیدار بشم بگم خدایا امروز دیگه خوب باشم
