من یه مشکلی توزندگیم دارم پدرشوهرم تشویقم میکردبذارم برم(حق هم داره)ولی من میدونم برم وضعم ازاینجاهم بدتره واسه همین گفتم خدا خودت یه راهی نشونم بده ازطریق فالی خوابی چیزی(این مال چند روز پیش بود)
الان یه ساعت پیش که خواب بودم خواب آشفته ای دیدم داشتم با پدرمادرم میرفتم دورمونو آدمای چاقوبه دست گرفته بودن سگ دنبالمون میکردوحتی سگ پای منوگرفت تو دهنش ولی من زدمش رها کرد ویهودیدم توخونه خودمم مامانم و مادربزگم خونه مابودن مامانم که رفت دستشویی مامانبزرگم پول داد بهم قبول نمیکردم بهم گفت همینکه اینجاموندی خیلیه عموت اینا دلشون میخواست تو طلاق بگیری برگردی وهمدیگه رو بغل کردیم
به نظرتون ربطی به خواسته چندروز پیشم داشت؟
یاکلا معنیش چیه