تقریبا چندین هفتست تا چشمام رو میبندم که بخوابم ؛ خواب یک آقایی رو میبینم که توی سال های دور میشناختمش
اما موضوع اینجاست که هر بار یک داستان طولانی رو باهاش خواب میبینم یک بار میبینم دارم بهش آب میدم یک بار میبینم داریم باهم توی یک ظرف غذا میخوریم یک بار میبینم ازدواج کردیم و هزاران تا چیز دیگه که نوشتنش یک شاهنامه میشه
دوستان کسی دلیلش رو میدونه ؟ تعبیر خاصی داره ؟