حس کنه ازش دور شدم حس کنه کارام مهم تر از اونه
حس کنه علاقم کمتر شده
احساس تنهایی کنه
چرا فقط من باید این احساسا و داشته باشم
ولی چه گناهی کردم ک چون باردارم همش دلم توجه میخاد
چه گناهی کردم که درگیری کاری زیادی داره
کارش چند برابر شده
همش یاد قبلنا میوفتم ک چقد خودمو واسش لوس میکردم عشق میکردیم
ولی الان انگار یچیزی مانعم میشه دلم تنگ شده
این دل تنگی داره دیونم میکنه
هر روز کارم شده گریه
نمیدونم چیجوری خودمو از باتلاق بکشم بیرون
افسردگی زایمان گرفتی
همه احساسات تو ، بخاطر تغییرات هورمونی هست.باهاش صحبت کن و احساساتت رو بهش بگو و براش تچضیح بده بخاطر تغییر همرمونی توجه بیشتری نیاز داری
مردا نمیفهمن مستقیم حرفت بزن
نه افسردگی نیست منم همین حسو دارم دوست داشتم وابستگیم کمتر میشد بشوهرم و یکمم من مثل اون وقت نداشتم براش و اون دنبالم بود
عزیزم منم دقیقا مشکل ترو دارم تازه زایمان کردم و شوهرم روزا سر کاره شبا خسته میشه حتی تو اتاق دیگه میخابه خیلی دلتنگ اون روزام ک همش پیش هم بودیم اونم دلتنگ میشه اما بخاطر شرایط زندگی مجبوریه دیگه ☹☹☹
میفهمم منم تجربه دارم
انقدر بی محبتی کرده دیگه بزور زنگ میزنم بهش یا پیام بده ازش سرد شدم
کاملا درکت میکنم اما بدون باید احساسات رو کنترل کنی مردا از زنای قوی خوششون میاد یه سرگرمی تا بدنیا اومدن بچه پیدا کن کتاب بخون قوی بشی
