همسرتو بگیر تو مشتت بیشتر بسوزه
چرا میری خونشون با این حجم از بی حرمتیش
خدا به خفت و ذلیلی بندازتش ک مطمئنم میندازه
با چشم دیدم همین دنیا تقاص دادن
حالن بهم میخوره از این مادرشوهرای کثیف و بد ذات
من بودم دیگ عمرا اجازه نمیدادم باهامون بیاد.چ معنی داره اصن میبرینش
یکی دیگه مجسمه شکونده
ناراحتیشو ب یکی دیگه میگه
چ بی شخصیت
چطوری میخوای با این خانواده زندگی کنی . رفت آمد کنی ؟؟؟ .
چرا اصلا اجازه تحقیر میدی اونم تو دوران عقد برده که نگرفته اینجوری باهات رفتار میکنه .
از الان جلوش محکم باش با گریه ک چیزی درست نمیشه .
میزدی تو دهنش میگفتی به تو ربطی ندارع والااااااااااا.
حرصم گرفت وااااقعاااااااااااا. یعنی شوهرت چیزی به مادرش نگفت؟؟؟؟؟؟؟؟
بی خود گریه کردی، چرا ضعف نشون دادی، دیگه کم محلی کن، البته نزار شوهرت بفهمه و درمقابلت جبهه بگیره، فقط جوری بی محلی کن که خودش بفهمه. دیگه هم اگه از ناراحتی داشتی خفه میشدی نزار گریه و کوچک شدن تو رو اون بفهمه، به شوهرت هم مجدد تکرار کن که چه چیزهایی مادرش به تو گفت، بهش بفهمون که مادرت به من بی احترامی کرده و تو به خاطر اون جواب ندادی، مردها درآینده اگه الان نگی میگن، می خواستی جواب بدی ، از حالا بهش بفهمون مادرت داره در دشمنی رو باز میکنه،
بنظر من اگه بجای گریه میتونستی جلوی خودتو بگیری و خودتو محکم و بی تفاوت نشون بدی خیلی بیشتر میسوخت
فرش گرون رو شوهرت انتخاب کرد یا مادرشوهرت، شما هم فرش حریدین؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
