دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
فامیل ما هرسال کلی اب جمع میکنه دور هم جمع میشن کلی روش قران میخونن بعد تو شیشهمیریزن میدن به بقیه ...
میشه ازش فردا بپرسی و توی تاپیکم بگی؟
من یک مقدار از ناودونی گرفتم. نمیدونم میشه یا نه... این همه دعا بهش نخونم آخرش بفهمم روشم غلط بوده. ممنونم
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
عنایت داشته باشید که آب نیسان زمانی صحیح است که مستقیماً در ظرفی جمع آوری شود و نه اینکه از طریق ناو ...
این رو خوندم. فقط در یک سایت اینجوری نوشته. تجربه واقعی رو میخواستم بدونم
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...
میشه ازش فردا بپرسی و توی تاپیکم بگی؟ من یک مقدار از ناودونی گرفتم. نمیدونم میشه یا نه... این همه د ...
باشه عزیزم برات میپرسم بهت میگم،مامانممیگه اون ظرف میذاره زیر شیروونی ابشو چندروز میزاره کنار تا اگه خاکی چیزی داره ته نشین بشه بعد اب روش روبرمیداره حالا دقیق براتمیپرسممیگم
مادر بزرگ مادر شوهرم از ناودان میگیره انجام میده دعا و اینا. روش چند ساله. میگه مهم این ...
جدی... چه عجب ... شما جزو انگشت شمار افرادی بودی که اصل سوال رو جواب دادی و به حاشیه نرفتی.
الهی خیر ببینی. ممنونم
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...