۰بی حالم ضعف دارم پسرممم از ظهر بدغلقی میکنه اومدیم شام خونه مادرشوهرم منم از ظهر تو اتاق دراز کشیدم فقط واسع شام رفتم بیرون بچمم با خاهرشوهرهامم بچه هاشون سرگرمن
دلم نمیخواد برم خونمون 😭😭😭😭😭😭شوهرم اومد میگه پاشو بریم خوکه ده دقیقه کنارم نشست انقدر کرم ریخت امشب اصلا حوصلشو ندارم هرچی میگم بمونیم همینجا میگه نه بریم خونه 😭😭😭نمیخاممممم برمممممممممممممم