تازه یک ساله ک ازدواج کردیم ۲۲سالمه خونوادش همش میگن بچه بیار رو خودشم تاثیر گذاشتن اوایل میگفت بچه تا نشه ۲۵سالت من نمیخوام بعدش دیگه حرفی ندارم خودت بخوای بچه دار میشیم الان میگه بچه بیاریم مادرم دلش نوه میخواد 😑😑😑منم حوصله دعوا نداشتم قرص میخورم جلوگیری میکنم ولی نمیدونه چجوری بپیچونمش دس ورداره
اصرار
اگ شرایطشوداری باردارشو
همین مادرم دلش نوه میخواده ک زور داره الان بچه بیاری با تربیت بچه هم خدافظی کنی باید چون تا این حد دخالت میکنن رو رابطه 😑
بگو برای بچه‌دار شدن من باید امادگی داشته باشم نه اینکه مادرت دلش نوه بخواد😐
خیلی فهمیدنش سخت نیس
تا آماده نیستی نیار.
یا آماده شو یا نیار خیلی مهمه ها .
پدر آمادگی نداشته باشه زیاد مهم نیست ولی مادر نه ماه بارداری دو سال شیر میده و بعدش هم بازم بهت وصله
نه بابا چیه اول زندگی من خودم ۲۱سالمه دوتا دارم خداشاهده اسایشو ارامش گرفته شده ازم خدا نگهدارشون باشه😑
سنت ك خب معموليه اگه درس و اينا نميخوني زود نيست
ولي خب اگه هيچ جوره نميخواي منطقي با همسرت صحبت كن
بگو برنامه ام برای فلان موقعه و دیگه نگو. یکم محکم باشید خب توی مسائل خصوصی زندگیتون
عالیه مجال نده
همیشه با خودم میگم اگر بچه اولم ۲۳ بدنیا میومد و دومی ۲۷ و سومی ۳۱ چه عالی میشد توجوانی سه بچه داشتم و عالی
خوب مادرشوهر منم دلش نوه میخواد قرار نیست بساز بقیه رقصید که همین دوروز پیش دوباره بهم گفت منم جوابشو مودبانه وباشوخی وخنده دادم،گرچه خودمم بزودی توی برنامم هست
حالا زوده باید دوتایی بچرخین حالا حالاها
با شوهرت قشنگ صحبت کن بگو من باید زایمان کنم بچه داری کنم نه مادرت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
