ساعت 19:40 رسیدم خونه...
درو باز کردم...
چراغا خاموووش...
همه جا آروم...
لباسمو عوض کردم...
چایی ساز رو روشن کردم...
چای کیسه ای تموم شده بود؛ تی بگ چایی سبز رو گذاشتم تو لیوان؛ دو تیکه نباتِ سفیدم انداختم توش...
همرا با پنیر و کنجد و دو تیکه نون سنگگ؛
گذاشتم تو سینی...
پهش شدم وسط پذیرایی...
و در کمال آرامش افطارم رو خوردم...
اینقدددر خوووب بوددد...
اینقدددر حال داد....
#یه نفر که مهمونی افطاری امشب رو پیچونده....😊