از خواهرشوهرم چندشم میشه

فعل و انفعالات مغز بعضیا عجیبه دیگه .

ولی میدونی ادم پررو میخواد وقتی یکی اینجوری گفت بیا بچه منو نگهدار من حوصلشو ندارم . بگه پس غلط کردی به دنیا اوردی تو که حوصله بچه خودتو نداری از من انتظار داری واست بچه بزرگ کنم؟

اون بچه چه گناهی کرده انقدر ازش کینه داری 

مشکل بزرگترشه

رک همین الان بگو بگو من یه ساعتم نگهش نمیدارم مسئولیت داره

خیلی مودبانه بگو که بچه مسولیت داره و نمیتونی مسولیت قبول کنی الان همون بچه پاش پیچ بخوره یا تو راه مدرسه اتفاقی براش بیفته صد تا بزرگتر پیدا میکنه

عزیزم الان قاطع بگو که نمیتونی نگهش داری جون مسئو لیتش خیلی زیاده و امکانش نیست که همیشه پیش شما بمونه تا زودتر فکر دیگه ای کنن

عههههههه😐😂

چرا چطور معلومه 

این دیگه چه مدلشه خب اصلا به دنیا نمیاوردش الان ادم خودشم بچه دار میشه زورش میاد چه برسه بچه یکی دیگه هزار تا هم مسئولیت داره خوب بشه میگن بخاطر مامانشه بد بشه میگن تقصیر توئه

اره حواست باشه😂

عزیزم با سیاست با شوهرت حرف بزن

بگو دختره و سنش کمه و حتما باید پیش پدر به خصوص مادرش باشه. خدای نکرده اگه اتفاقی افتاده کی پاسخگوس؟ خانوادت؟ قطعا نه، چون از چشم ما میبینن و مناسب نیست بچه ای بخصوص دختر پیش کس دیکه ای باشه مسئولیت داره

تو هیچی نگو شوهرت میگه

من جای شما بودم چندشم ازش نمیشد ولی قبول نمیکردم. فقط و فقط به این خاطر که مسئولیت بچه سخته. مخصوصا دبستانی باشه. کلی باید به درساش برسی.

ضمم اینکه مزاحم زندگی و دونفره های شماهم میشه

چرانسبت به یه بچه ی 7ساله این حس روداری🙄

اون فقط یه بچه ی کوچیکه اگه بچه ی خودتم بوددوست داشتی دیگران درموردش این حس روداشته باشن

من بااینکه جاریم بشدت باهام دشمنه وبهم حسادت میکنه وبچه هاش فضولیه زندگیمومیکنن ولی سعی میکنم توخونمون بهشون خوش بگذره وباخاطره ی خوب برن چون بدی کردن من به اوناچیزی روعوض نمیکنه جزشرمندگی جاریم

اینکه قبول نکنی یک بحث ، اینکه چجور مطرح کنی یک بحث ، با روی خوش و خندان اول یکم ازشون تعریف کن هندوانه بذار زیر بغل همسرت که تو خیلی عاقل و فهمیده ای و … بعد بگو خدا نکرده فردا از یک پله بیفته دور از جون سرش بخوره جایی من تا عمر دارم خودم نمیبخشم ! بگو بچه امانت نمیشه بیاد یه تار موش کم بشه صد نفر باید جواب بدی