بهار به همراه مادرش زندگی می کند و وضعیت زندگی زیاد خوبی ندارند.
بهار به محض اینکه دیپلم خود را می گیرد مجبور می شود برای کار کردن به یک شرکت برود و منشی آنجا بشود.
اما به خاطر زیبایی که بهار داشت، پسر رییس شرکت “کیارش صداقت” به خواستگاریش می آید.
بهار با این که علاقه ای به آن پسر نداشت اما به خاطر وضعیت زندگیشان درخواستش را قبول می کند.
و در سفری که به شمال داشت با مرد جوانی به نام سرگرد آریا رادمنش رو به رو می شود و…
اسم رمان عشق احساس من هس
جلد دومش هم آبی به رنگ احساس من