بیان دور هم یکم بخندیم
یه پسره بود تیپ مرتضی پاشایی لباس میپوشید بهشم میگفتن پاشایی آهنگم میخوند صداش مثله صوت قطار بود😐
من خودم اینکه هر هفته از یکی خوشم میومد ،جالب اینه که آخر هفته از همون نفر متنفر میشدم 😅😅😅
یه دور روی تمام اهالی دانشگاه کراش زدم فک کنم 😅😅😅
بزار برم دانشگاه بعدا میام تعریف میکنم
اون هم کلاسی هایی که شوهر میکردن و تبدیل به چس میشدن میرفتن هوا چنان خودشونو میگرفتن انگار عروس ملکه انگلیس شدن خیلی خز بودن😆
دانشجویی من مصادف بود با دوران گوهربار کلیپس مو،عجیب سوژه خنده پسرها بودن اون دخترهایی که جلو می‌نشستند با یه کوهان شتر پشت سرشون،عملا تا آخر کلاس کسی پشت سرشون دید نداشت
واییی
من از تمام همکلاس هام بیزارم 😩
بچه های رشته مهندسی میومدن سر کلاس رشته حقوق می‌نشستن وبعد نیم ساعت تازه متوجه میشدن سر کلاس حقوق هستن بخدا وقتی سر کلاس بودن انگار از یک دنیای دیگه اومدن گیج شده بودن که استاد داره چی درس میده بعد میگفتن ببخشید اشتباه اومدیم ماهم میزدیم زیر خنده باحال بود برامون همیشه میرفتیم کلاس عمران را اشغال میکردیم که اون روز بنده خداها گیج بشن ،😂😂😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
