اره بیشتریا میگیرن
حالا که حرفش شد بگم
یکی از فامیلامون میره ترکیه و میافته دست یه مشت گروه قاچاق اعضای بدن و گروگان گیر
هیچی دیگه میگه هیچ امیدی نداشتم منو بردن لب مرض قرار شد فردا صبح با یه کشتی بریم یه بندر که اونجا زنده زنده بکشنم و اعضای بدنمو قاچاق کنن
منو بردن تو یه کارگاه که پر بود که دختر های جوان که شکمشون خالی بود یا بعضی از اعضای بدن رو نداشتن میگفت جیغ داد که کردم دست و پام رو بستن میگه دست و پا که میزدم پام خورده یه یه سطل و سطل افتاد و ازش یه قلب کوچولو در اومده
فک کن در این حد!
میگه گفتم خدایا از دست اینا نجات پیدا کنم تا اخرین روز عمرم روزه میگیرم میگه صبح با وحشت از صدای در بیدار شدم که متوحه شدم پلیس اینتر پل هست هیچی دیگه الانیه خانم چهل سالس که از ۲۶سالگی داره روزه میگیره