[QUOTE=234465343]واقعا خیلی بی فرهنگن[/QUOTعروس ما هروقت میاد خونمون خونه رو تمیز میکنیم و...میوه وشام و ناهار و..
از بس حرص خوردم دستام یخ زده
همسر منم اتاقش با برادرش مشترک بود ینی تو اون اتاق همه رفت و آمد داشتن لحافای مادرشوهرم و...همه اونجا بودن
توعقد بستگی مادرشوهرم میگفت برو اناقو تمیزکن شوهرت کثیف کرده منم عین اسکلا میسابیدم
فقط از خدا میخوام هرکی هرجور فکرمیکنه و با هرنیتی کاری میکنه و حرفی مبزنه ب خودش برگرده چ خوب چ بد
عزیزم نه به اون شوری شور نه به این بی نمکی.
با خانواده شوهرت مراوده داشته باش.از در محبت و احترام وارد شو.
احترام خودتم نگه دار.شما میری اونجا مهمونی.خودت تعیین میکنی دیگران چطور باهات رفتار کنن.
اگه تا حالا هم اشتباه کردی .از این به بعد حواست باشه.
خیلی محدود کمک کن
حرف طلاق و مهریه رو نزن.بده که از الان این حرفا عادی بشه بینتون.مگر اینکه واقعا چنین تصمیمی داشته باشی...
یک ساعته دارم برات توضیح میدم. از این به بعد زنگ زد گفت بیا بریم بیرون بگو سرم درد میکنه. حالم خوب نیس. تو هم دست خواهر زاده و برادر زادتو بگیر با شوهرت ببر بیرون. بگو مگه مربی مهد کودک هستی. تنها هم خونشون نرو بگو تنها گفتن تو کافی نیست مادرت باید زنگ بزنه. مادرشم زنگ زد یکی دو بارشو یگو ایشالا مزاحم میشم ولی نرو به شوهرت بگو خانوادم دوست ندارن شب بمونم
خوب دیگه تا الان خودتو دست کم گرفتی شوهرت سوارت شده الان وقتشه پیادش کنی و جایگاه و سطح خودتو مشخص کنی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
