متاسفانه مجبور به ازدواجی شدم که نامزدم دست بزن داره،اعتیادداره،کارنمیکنه اما از اونجایی که پدرم فوت شدن مادرم بسیار پیر هستن مجبورم کردن که با این همه بدبختی که دیدم بازم ازدواج کنم نامزدم مینور هستن گفتن درصورتی ازتون جدا میشم که منم مینور باشم ویا ماژور،خیلی تخت فشارم گاها میگم خودمو بکشم از این زندگی خلاص بشم دنبال کسیم فقط یه آزمایش که واسه من با کد ملی ثبت میشه بده