خب البته ما ۲ سال قبلش با همسرم آشنایی داشتیم باهم تعارف اینا نداشتیم بعد منم پدرم تاحالا خواستگار تو خونه راه نداده بود کلا مخالف بود با ازدواج من این موردم چون خودم موافق بودم اجازه داد ولی به همسرم و خانوادش گفت تا تحقیق نکنم مطمئن نشم نمیتونم اجازه بدم رفت و آمدی صورت بگیره اوناهم آدمای منطقی بودن و الان میفهمم که چه کار درستی کرد پدرم و واقعا راضیم از این کارش
شما با توجه به شرایطتون میتونین تصمیم بگیرین چیکار کنین البته ما اینکارم کردیم که چند جلسه همینجوری مثل مهمونی خانوادگی رفت و آمد داشتیم تا بهتر شناخت پیدا کنن خانواده ها باهم و بعد تصمیم به خواستگاری رسمی گرفتن ما چون راهمون از هم دور بود قومیتمونم متفاوت بود پدرم سخت گیری میکرد و نگران من بود به همین خاطر یکم شرایطمون خاص بود و بنظرم این بهترین راه بود و خداروشکر الان خیلی راضیم