2777
2789
عنوان

دخترا من هنوز با بارداریم کنار نیومدم:(

| مشاهده متن کامل بحث + 1618 بازدید | 119 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ولی دلت میاد برای منم دعا کن خدا ی بچه دیگه بهم بده دخترم خیلی تنهاست

خدای مهربون  ی خونه خوب توجایی که دوست دارم به من وعشقم بده ی سلامتی به هرکی امضا میخونه بده به خانواده من هم سلامتی بده تا سالیان سال کنار هم باخوبی وخوشی زندگی کنیم! خدایا هیشکی ومحتاج هیشکی نکن /امیدوارم همتون خوش وشاد باشین.خداجون دخملم تنهاست گناه داره ی بچه دیگه بهم بده 
به همسرم پیشنهاد سقط دادم اوایل اما قبول نکرد  گفت اتفاق های بد برامون میوفته و عذاب وجدان میگ ...

ببخشید شخصی باشه شاید میپرسم

اما میخام منم بدونم ی موقع اینطور نشم 

چون فعلا زوده برای مادر شدنم


شما کاندوم داشتین اون موقع ینی ؟؟

منم ناخواسته باردار شدم اما انداختمش..

بچه اولتون بود ؟ 

منم میخواستم با اینکه سقط هم ناراحتم میکرد اما نذاشتن 

حال و روزای داغونم که یادم میوفته ناراحت میشم که گذاشتم برام تصمیم بگیرن

یکی اینکه پیج های نی نی داری رو دنبال کنی. 


کتاب برای تربیت فرزند بگیری


دیگه اینکه عکس های نی نی ها رو نگاه کنی


مراحل رشد کودک رو بخونی و دقت کنی.


برای نی نی ت کتاب بخونی

گروه های تربیتی عضو بشی.

با نی نی تو دلیت حرف بزنی



و حتما یه خرید کوچولو قبل از سیسمونی بری

و لباس ریزه میزه ها رو نگاه کنی یکی رو بخری

.یا یه جفت کفش.یا یه جفت جوراب

یا یه عروسک


و براش نامه بنویسی. آرزوهای خوب براش کنی


توی پارک ها مامانا و بچه ها رو زیر نظر بگیری...

 ⭕ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ذکر ﻣﻦ(نماز و قرآن) ﺭﻭﻯ ﺑﮕﺮﺩﺍﻧﺪ، ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺳﺨﺘﻰ❌  ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻭﺯ قیامت 🚫ﻧﺎﺑﻴﻨﺎ🚫 ﻣﺤﺸﻮﺭﺵ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ⭕➡️ ۱۲۴ طه💢 ما ابد در پیش داریم. بخاطر ۱۰۰ سالِ دنیا، ابد رو خراب نکنیم.اگه مشکل داری اعتمادرو بخون. تاپیکرزق و روزیو تاپیک تاپیک آرامش

توی بارداری بخاطر هورمون ها آدم احساسات متفاوتی رو تجربه میکنه

حتی تو دوران شیردهی

منم اینطوری بودم همش غمیگن و ناراحت ولی لگد هاش که شروع شد و باهاش حرف میزدم واکنش نشون میداد عاشقش شدم

توی شیردهی هم اوایل زایمان بعد از اینکه میخوابید اینقدر دوسش داشتم که گریه میکردم و میگفتم چرا بدنیاش آوردم نکنه یه بلایی سرش بیاد نکنه نتونم خوب تربیتش کنم و...

بعد رفته رفته بهتر شدم و الان تمام زندگیم شدن دو تا بچه هام

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792