ما مشهد رفتیم زیارت و قبل ۱۳ اومدیم بعد روز سیزده ب در همه رو دیدیم و باهم بودیم .بعد سیزده اول پسرم مریض شد بعد من و شوهرم .ب شوهرم پریشب زنگ زدن شوهرم گفت بچه نوبت دکتر داره و امروز من دوباره حالم بد شد رفتم دکتر دوباره زنگ زدن میخوایم بیام فقط بخاطر سوغاتی.ب شوهرم میگم برو سوغاتی هاشونو بده نیان فردا مریض بشن بگن از ما گرفتن