سلام اومدم یکم باهاتون درد و دل کنم
من حاملم بخاطر شرایطم این عیدی جای نمیرم از ترسم بخاطر کرونا و....
حالا یکی از اقوام شوهرم شام همه رو دعوت کرده بعد شوهرم گفت نه
بعد گفتم بدونه من برو گفت من بدونه تو جای نمیرم که ولی ناراحت بود که چرا نمیریم تا عصری خوب بود تا مادرش زنگ زد این انگار باهام قهر کرده که چرا نمیریم دعوتیشون بعد برگشت به مادرش گفت من مشکلی ندارم این نمیاد که نمیاد من خودم میتونم بیام ولی بخاطر حرف فلانی که تو اون جمع هست ناراحتم نمیام وگرنه منکه بخاطر این نیست نمیاد منم نیام انقد دلم شکست خوب منم بخاطر بچه تو موندم خونه کسی نمیرم وگرنه منم دل دارم دوست دارم مثل همه برم
من بخدا حتی بدونه شوهرمم شام ناهار نمی‌خورم منتظرش میمونم که بیاد بعد الآنم قهر نیستا ولی باهام حرف نمیزنه محل هم نمی‌ده
من حتی خونه بابام روز اول رفتم گفتم دیگه نمیام تو ایام عید چون میترسم حالا مهمونی امشب بالای ۲۵نفرن تو یک خونه کوچیک
