ما خونه مادرشوهرم بودیم همه اونجا بودن
مامانم رنگ زد خالت خونه ماس بیاین دنبال شما میگردن
بعد من ب همسرم گفتم بلند پچپچ میکرد و معلوم بود داره دعوا میکنه 😕میگف نمیام منم رفتم ب مادرشوهرم گفتم اونم رفت بهش گفت سر مادرشوهرم داد زد ک بتو چ
ی جاریمم مثل فیلم سینمایی نگامون میکرد😏😒همه فهمیده بودن
بعد بزور رفتیم دیدم رفتن ۱۰۰تومن عیدی داده بودن ب من شارژ نداشتم گفتم بده گوشیتو زنگ بزنم گفت مگه ما گداییم گوشیم نمیدم اونجاهم بهش گیر دادم اخر گفت خونه مامانم میدم
برگشتیم خونه مادرشوهرم همه نگامون میکردن😶
گفتم گوشیتو بده تشکر کنم ازشون گفت شارژ ندارم دروغ میگفت 😒
بعد مادرشوهرم گفت بده بازم سرش داد زد 😒
خیلی سادس همه جاریتم خواهرشوهرام تو خونشون تام و جری ان تو جمع عاشق هم میشن بخدا
ماهم تو خونمون رمانتیکیم بیرون سگ و گربه😒
یجوری بلند پچپچ میکرد من از اونا متنفرم همه زل زده بودن ب ما😏