مادرشوهر من خیلی به روزه.مربی باشگاهه و زن خوبیم هست و خدایی دوسس دارم.هرچی پول درمیاره میده لباس برای خودش.به لباسای منم گیر میده.میره برای منم لباس میخره.من پولامو میدم طلا و بیشتر دنبال درس و دکترا گرفتن و این چیزام.هی میگه اونو بخر اینو بخر.امروز رفتیم خونشون گفتم من یه پافر لازم دارم برای عید تو شمال بپوشم شوهرم گفت پول نداریما اونم پافرشو‌زورکی داد به من.خیلی خجالت کشیدم و بعدش با شوهرمم دعوام شد اخه بابام مرد ثروتمندیه و برام بده اون لباساشو بده به من!از اونورم ازاینکه مادرشوهرم به لباسام گیر میده کلافه شدم!شوهرم میگه بیا یه هفته تو عید بریم شمال ویلای مامانم واقعا حوصله ندارم روم نمیشه بگم بابا اخه ننه تو دایم با لباسای من کار داره و کلا نریم پیش مامانت چون مامانش خیلی مخبت میکنه
😂😂😂😂 از اونور بوم افتاده
می خواد عروسش همیشه شیک پوش باشه
مادرشوهر مربی باشگاه😁😁
چ خوبه خواشبحالت
خوشبحالت انوقت مال من زنگ زده به پسرش میگه چرا انقد میخوابین از خداشم باشه بغل پسرش گرمو نرمه انقدر کفرم در اومده که نگو
جای من بودی چیکار میکردی
مادرشوهرم نه مربیه نه سواد و منطق داره به شدت خم ضد عروس هس از اون لحاظ که معتقده عروسا بد و گناهکارن مادرشوهرا خوبن
ینی همیشه طلبکاره و توقعات ماورایی دازه
بیای ببینی تو مسافرتا چی میکشم از دستش
اونوقت میری دور مادرشوهرت میگردی کاش مسئله فقط گیر لباس بود
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
