هوا که بارونی میشه، دوس دارم تو باشی کنارم...
بریم زیرِ بارون خیسِ خیس بشیم، نگاهت مات بشه رو موهام، بگی خسته شدم بسه دیگه انقدر ندو زیر بارون؛ بگم چقدر سرده، بفهمی دارم دروغکی میگم که فقط کاپشنتو صاحب بشم. حرص بخوری ازینکه بازم از قصد کم لباس پوشیدم، منم ضعف کنم ازین حرص خوردنای خاص خودت.
شایدم مجبورت کنم بریم بستنی بخوریم
از سردیِ هوا دستام قرمز بشه و دستامو اروم بگیر زیر لبهات و منم از گرمای نفسهات حس کنم قلبم داره آب میشه.
از خجالت گم بشم تو بغلت و توام آروم درِ گوشم بگی:
«دوست دارم» جانِ دلم!
من چقدر دلم یه هوای بارونی با تو میخاد دلبر❤️
