خواب دیدم تعداد زیادی موتوری دنبال من بودند، خیلی مصرانه
من فرار میکردم همش ولی ترسیده بودم تو اون حین یه شخصی رو میدیدم شدیدا ترسناک
چندین بار و در زمان های مقرر این شخص رو من میدیدم واسه چند ثانیه
این شخص لبخند میزد و با انگشت شستش به گلوش میکشید( علامت تهدید کردن مثلا نشون میدیم سرتو میبرم)
مامانم و دوستش میدونستن ولی هیچ کس اونو جز من نمیدید
یه روز ک قرار بود راس ساعتی اونو ببینم، تو بغل دوست مامانم بودم حواسمو پرت کرده بودم تا اینکه روی زمین سه تا ماسک از همون چهره، برعکس روی زمین دیدم
ولی بعدش فقط جیغ میزدم و بیدار شدم
حتی یادمه اون فرد خیلی ترسناک، یه سرنخی بهم داد یادم نمیاد چی بود ولی یه نشونی از آینده
مثلاااااا اینجوری بود : فلان کار و فلان روز