همه فامیلا سال اول پزشکی مهندسی من هیچی نشدم
دوباره میخوام از امروز شروع کنم با ۴ ساعت خیلی ناراحتم نمی‌دونم چجوری به مادرم بگم دوباره میخوام بخونم دیگه اونم هیچ امیدی نداره میگا تو این سال ها میخواستی چیزی بشی تا الان شده بودی راستم میگه اصلا روم نمیاد بهش بگم میخوام دوباره بخونم
همه زنگ میزنن میپرسن همه رو من زوم کردن زنگ میزنن از مادرم میپرسن که خوشحال شن من باز هیچی نشدم
خسته شدم از این وضعیت امروز دوش میگیرم
۴ ساعت میخونم
از فردا ۶ ساعت میگم بهش امشب که دوباره میخوام بخونم
بنظرت ایراد کارت چیه
عزیزم میخوای مشاورتو عوض کن
بنظرت صد خودتو گذاشتی ؟
تست زدی
ازمون زدی
مرور داشتی؟
خوب جزوه استاد مهمه
اگر واقعا تمام توانت رو گذاشتی و قبول نشدی
رهاش کن
برو آزاد فقط هم مهندسی کامپیوتر ( و بعدش مهاجرت )
امسال چند شد رتبه ات تو منطقه ؟
تجربی بودی ؟میخوای انسانی بدی یاباسوابق بهمن ماه فرصت ثبت نامشه
راس میگه
لابد درست و محکم نمیخونی صدتو.نمیزاری
میحای امسالم مث هرسال بری جلو ک نمیری امسالم مث پارسال
واگ میخاستی میاوردی
حرف بزن خب
۱۰۰ هزار نه هیچی نمخونم هر سال همینم کل زندگیم یه آدم بی اراده و بی عرضه و احمق بودم هی گفتم از فردا از فردا اون فردا هیچوقت نیومد هی گفتم تمرکز ندارم بیش فعالم و صبح تا شب کارم شده بود راه رفتن و خیال پردازی کردن الصا یه جا نمیشنستم همش د خال اللی تللی بودم
ببین چطوری خوندی که نشد
ناامید هم نباش من لیسانس گرفتم یه رشته سطح پایین
بعد لیسانس تازه شروع کردم به خوندن ۴ بار استخدامی شرکت کردم
۲ بار کنکور مجدد دادم یه بارم ارشد بهداشت ۳ نفر جلوم بود تا رشته ای میخوام بیارپ ۳ بار رفتم مصاحبه معلمی ردم کردن
اگه تلاش میکنی ببین کجای کارت اشکال داره
اگرم تلاش نکردی و خودت میدونی اینو پس توقع موفقیت داشتن اشتباهه
تا بلاخره معلم شدم
نه من تلاش نکردم یه بی عرضه احمق بی اراده هستم هی گفتم از فردا از فردا که دیر شد اخرم گفتم وقت نیست استرس داشت خفم می‌کرد نتونستم هیچ کاری کنم
صبح تا شب تو خونه راه رفتم و خیال پردازی کردم و خودمو و مشاورم و خانوادم و گول زدم
باسوابق پیام نور برو فقط امتحاناشو میری کنارش برو سرکار باپولش مهارت یاد بگیر مثل نسخه خوانی یادستیار دندانپزشکی
