بیایین یهویی از نی نی هامون بدیم😍

یکیشون رو پامه دارم تکونش میدم که بخوابه

اون یکی رو هم دارم نوازش میکنم که بخوابه

خب بچه ها دست خوردنو دوست دارن

دختر منم جدیدا دستشو میکنه دهنش تا حلقش میبره عوق میزنع🤦‍♀️

بچه ها تو یه سنی دستشون رو میخورن ربطی به گرسنگی هم نداره سعی کن دستاشو همیشه با اب بشوری که کثیف نباشه

برمنم همینه کله انگشتاشو میخوره.دست بهتر از پستونکه

قربونت خودم ۱۰سال حسرت این روز و شبا رو کشیدم انشالله خدا ب همه بده برا منم حفظ کنه

بچه منم هفته دیگه میزنه.ب شما چیزی نگقتن راجب جهش رشد؟تو واکسن۲ماهگی بهداشت گفت۴ماهگی رو بزنی   اشتهاش کم میشه وزن کم میکنه بهش میگن جهش رشد

عزیز دلم خداروشکر 😍😍😍 آمین

خودش ترک میکنه اذیت هاشم بخاطر دل دردو گوش درد

قربونت برم 😘مثه یه معجزه اومد تو زندگیم ما دیگه قیدشو زده بودیم حتی ای وی اف هم نمیشد انجام بدیم ..ک خدا پارسال غلفلگیرم کرد یهو ب خودم اومدم دیدم نزدیک ۳ماهمه😀

بسلامتی عزیزم

نه والا چیزی نگفت

خداروشکر دخترم که بیشتر شیر خورد امشب حالا دیگه نمیدونم اشتهاش کم شه یا ن

ای جانم چه حس خوبی عزیزم واسه منم دعا کن ۳ ساله منتظرم من صبرم خیلی کمه ۳ سال واسم یه عمر گذشته، یه سقط داشتم این وسطا بعدش دیگه بازم نمیشه که نمیشه این ماه بی بی چکم هاله انداخت چقدر خداروشکر گردم گریه کردم سراسیمه رفتم آز خون دادم که شوهرمو سوپرایز کنم متاسفانه منفی بود با گریه برگشتم خونه😢

بهار پروفایلم بچه ی خودم نیست خواهرزاده مه

[QUOTE=229641124]بسلامتی عزیزم نه والا چیزی نگفت خداروشکر دخترم که بیشتر شیر خورد امشب حالا دیگه نمیدونم اشتهاش کم 

خداروشکر.میشه قدو وزنشو بگی

من احساس میکنم بشچم سیرنمیشه میخوام بعد واکسن غذا کمکی بدم

همه چیزو بسپار ب خدا ..من از این روزایی ک تومیگی کم نداشتم ..چقد بی بی چکام هاله افتاد و از منفی بود چقد اسک ریختم .چقد امپول زدم دارو خوردم سونو رفتم ..حال و روز تو رو یکی مثه من کاملا درک میکنه ..ولی خب میدونی چیه .من ب این نتیجه رسیدم تا خدا نخاد هیچ اتفاقی نمیوفته ۱۰سال رفتم دکتر و اومدم همشون نظرشون این بود ک جنین اهدایی بگیرم چون با امپولم تخمک نمیساختم ولی خب قبول نکردیم نمیخاستم بچم از رگ و ریشه خودمون نباشه ..دیگه منم بیخیال درمان شدم و سفت و سخت چسبیدم ب کارم و مشغول کار کردن شدم ..بعد سرکار یهو حالم بد میشد ضعف میکردم حالت تهوع داشتم فک میکردم مسموم شدم ..دوستام میگفتن بارداری میگفتم ن بابا با چی اخه ..اخرش اونا برام بی بی چک خریدن و ب زور گفتن برو بزن .مطمعن بودم منفی رفتم زدم دیدم همون ثانیه اول دوخط افتاد انقد سرکار گریه کردم میگفتم این خرابه ..خلاصه رفتم ازمایش دادم بتام تقریبا ۶۰هزار بود ..گفتم لابد خارج از رحمه ..رفتم سونو همون روز ..گفت خانم قلب بچت تشکیل شده     تقریبا ۷ ۸ هفته بودم😭عالم و ادم برا من گریه کردن چون همه میدونستن باردار نمیشم ..از خدا میخام هرچه زودتر خدا برات معجزه کنه و مامان بشی