سلام خانما خوبید من شوهرم از صبح سرکار بود شب اومد بهش گفتم بابام دستش شکسته بریم احوالپرسیش گفت ک نه چ‌خبره هر روز هر روز اونجایی با اینکه من فقط هفته ای ی شام میرم خونه بابام اینا گفتم عیبی ندارد خسته ای دل تو دلم نبود ک برم ببینمش .گفت پاشو ی سوپ بیار برا بچه گفتم سیره مادر شوهرم بهش غذا داده بود آخه دیدم پاشد ناراحتی ک چرا تو گوش نمیدی ی حرفیو ی بار میزنم انگار هر تورو زده زمین هی میخابی پاشو ظرفاتو بشور وگرنه همه چیتو میشکنماااا بعدش سماور رو اوپنو برداشت کوبید زمین گفت مگ‌باتو نیستم دیگ باهاش حرف نزدم فقط بچرو ازش گرفتم غذادادم بهش حالا شما بگید مقصر منم با اون الآنم رفته اون یکی اتاق خوابیده ک بخاری نداره منم رفتم از قصد جلو خودش هرچی پتو بود آوردم این یکی اتاق گفتم حالا برو بخواب آخه میدونین هروقت می‌ره اونجا انقد ب فکرشم زود میرم میارمش الان برم دنبالش یا نرم؟؟؟چکار کنم نمیدونم چ رفتاری داشته باشم
شما مقصری ببخشید
بهش نهار دادی؟
برو
بگو چرا انقد عصبانی هستی دلم شکست:(
طلااااااق
اون فکر کرده چون نبردیش خونه پدرتون قهر کردی عصبانی شده مردا وقتی خسته هستن دیون
قهر کن
برای اشتی هم بگو بره دوره کنترل خشم
بابای من همینجوری بود میز پذیرایی برمیداشت پرت میکرد داد میزد بخاطر یه قوطی رب!
جدی بگیر اینو بزار درمانش کنه وگرنه بدتر میشه
خودت چی فکر میکنی؟؟کم مونده بوده کتکت هم بزنه سر هیچی حالا دنبالش هم بری؟
محلش نزار بزار خودش بیاد جلو
اگه دقیقا همینجوری پیش رفته باشه رفتارش اصلا جالب نبود. خشونت لازم نیست فیزیکی باشه. این که سماور رو جلوت بکوبن زمین هم یه جور خشونته و مخصوصا تو خونه ای که بچه توشه قابل قبول نیست. نمی دونم عصبانی بوده یا خسته یا چی. ولی باید خودشو کنترل می کرد. اگه بازم بری نازشو بکشی تشویقش می کنی بازم این رفتار رو تکرار کنه. می تونی جدی باهاش حرف بزنی و سعی کنی بفهمه که نباید تکرار کنه.
به نظر من برو دوتا پتو بذار روش آروم و بدون هیچ حرفی و برگرد تو اتاق خودت اگر اولین باریه که اینجوری عصبانی شده شاید امروز روز خوبی نداشته و حالش خوب نیست
