مروارید جان، بیا!

نمی‌دانم چرا تگ نمی‌شه

کسی می‌تونه تگش کنه؟

ممنونم عزیزکم

بابای منم قبلا این‌طوری بود

الآن خیلی بهتر شده

البته من از شما حدود 7 سالی بزرگترم

یعنی این‌طوری بود که با خودش می‌رفتیم مانتو می‌خریدیم، بعد موقع پوشیدنش باز ایراد می‌گرفت! 😐 یادمه یه بار یه شال نارنجی بهم هدیه داد، من کلی خوشحال شدم که وااای چه عجب بابام روشنفکر شده! 😁 چند وقت بعد داشتیم می‌رفتیم خونه داییم شاله رو سرم کردم، همون دم ماشین گفت این چیه؟! گفتم خودت خریدی بابا! گفت نخریدم توی خیابون بپوشی که!! گفتم ما که توی خیابون نیستیم، قراره سوار ماشین بشیم و دم خونه دایی پیاده شیم! دیدم بازم اخم و تخم می‌کنه، گفتم پس اصلا چرا خریدیش؟ گفت خریدم توی خونه استفاده کنید! 😐😂😂 خونه؟!! مگه کسی توی خونه شال سر می‌کنه؟! 😁 یعنی باور کن خودشم نمی‌دونست چرا خریده یا چرا اصن الآن داره گیر می‌ده! انگار فقططط دوست داشت گیر بده که بفهمیم رئیس کیه! 😂

الآن خیلی بهتر شده اما چه فایده؟ پیر شدیم با رفتاراش، با استرس دائمی... ذوقم به نسبت یه دختر جوون خیلی کمه، اصن دیگه برا هیچی ذوق ندارم زیاد. یادمه من خیلی دوست داشتم لاک بزنم اما برخوردش با لاک انقد بد بود که انگار فاحشه‌ای! منم لاک می‌خریدم و می‌ذاشتم توی کشو و حتی یه بار هم نزدم ازشون... فقط نگاشون می‌کردم.

معتقد بود آرایشگاه جای زن‌های خرابه! و یادمه 21 سالم بود که برای عروسی خاله کوچیکم چون سشوارم خراب شده بود رفتم آرایشگاه که موهام رو درست کنم. هیییچ آرایشی هم نکرده بودم. اما انقددد بدرفتاری کرد و بد گفت که تمام مدت عروسی بهم زهر شد و فقط یه گوشه آروم گریه می‌کردم... واقعا خیلی زور داشت رفتاراش.

الآن می‌گه من عوض شدم، اونا مال گذشته بود، اما سالها آسیب و ترسی که توی وجود ما نشست و ذوقی که از ما کور شد هم تموم شده؟ نه متأسفانه...

خیلی چیزا هست که مجال گفتنش نیست.

تازه جالبه مثل بابای شما می‌گفت که چادر سرتون کنید و کسی دختری که بگوبخند کنه و تیپ بزنه رو نمی‌گیره، اما دقیقا منی که از همه ساده‌تر و به معیارای بابام نزدیکتر بودم موندم و اون یکی خواهرام ازدواج کردن... الآن گاهی بهش می‌گم من به حرف تو گوش کردم و تنها موندم. می‌گه من چه می‌دونستم... به همین راحتی! زندگی من بازیچه عقاید شخصی بابام شد. عقایدی که فقط مختص خودش بود و به درد خودش می‌خورد.

کاملا حرفات رو می‌فهمم و درک می‌کنم

و متأسفانه زمانی می‌فهمن کارشون اشتباه بوده که دیر شده...