از وقتی عقد کرده تو کارای خونه ب مامانم کمک نمیکنه الانم ک ی هفته بیشتره بینیشو عمل کرده دیگه خیلی بدتر شده خیلی هم پروعه
بی منظور بهش گفتم چرا بینیتو نیمه فانتزی عمل نکردی چرا گفتی طبیعی عمل کنه
ی برخورد بدی کرد ک متنفر شدم ازش
بهم گفت ب حرفای منفی تو گوش نمیدم
یا شوهرم باهاش شوخی میکنه برخوردش خیلی بده
هروقت میام خونه مامانم اینا عصبی میشم بس ک خونه نامرتبه و اون عین خیالش نیست
مامانم پوکی استخوان و دیابت داره نمیکنه هواشو داشته باشه انگاری همه کسش خانواده شوهرشن
عقده